.

.

دریافت کد باکس کجایی مادر؟

کجایی مادر؟

این داستان , یکی از 10 داستان راه یافته به مرحله نهایی دومین جشنواره داستان کوتاه پایداری هست

زن جون انباری را گشت و صدا زد :

_ایوب.  ایوب بازی تمومه مامان . اینقدر منو حرص نده . فکر میکنم رفتی تو کوچه , دوباره گم شدی .

اونوقت آواره کوچه و خیابان میشم ها!...

صدایی به گوش نرسید . زن جوان از زیرزمین بیرون آمد .  توی باغچه را نگاهی انداخت و پشت بوته ها را گشت . نگاهی به ایوان انداخت,

نگاهی به بشکه های گوشه حیاط. به سمت آنها رفت. خم شد و پشت بشکه ها را نگاهی انداخت . پسرک ...


ادامه مطلب
[ یک شنبه 29 شهريور 1393برچسب:دلنوشته های من,کجایی مادر,ایوب,پیرزن, ] [ 23:31 ] [ ابراهیم حسینی ]
[ ]

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 13 صفحه بعد